احساس انزوا و تنهایی، میتواند برداشت ما از جهان پیرامون را دگرگون کند. پژوهشهای جدید نشان میدهند که این احساس، درک فرد از تعاملات اجتماعی را بهشدت تحت تاثیر قرار میدهد.
بر اساس گزارشهای روانشناسی، افراد تنها، اغلب از تشخیص محبت و توجه اطرافیان خود عاجز هستند.
• این ناتوانی در دریافت محبت دیگران، میتواند منجر به رفتارهایی شود که به روابط فردی آسیب میرساند.
تنهایی برای برخی، گذرا و موقتی است؛ اما برای عدهای دیگر، رنجی همیشگی و پایدار. در گزارشی که در سال ۲۰۲۳ توسط مقامات بهداشتی آمریکا منتشر شد، تنهایی بهعنوان یک “بحران” ملی معرفی گردید و نشان داده شد که تقریباً نیمی از بزرگسالان، از این مشکل رنج میبرند.
تنهایی عواقب گستردهای بر سلامت جسمی و روانی افراد دارد و میتواند بر خلقوخو، اشتها و میزان انرژی آنها تاثیر منفی بگذارد. اما همانطور که تحقیقات جدید نشان میدهند، این احساس، حتی نحوه ادراک فرد از جهان را نیز تغییر میدهد.
دام تنهایی
مطالعات جدید دانشگاه مریلند (لمی و همکاران، ۲۰۲۴) نشان میدهد که تنهایی میتواند درک اجتماعی را مختل کند و دیدگاه افراد تنها نسبت به تعاملات اجتماعی را تغییر داده، و در نهایت، آنها را در این وضعیت نگه دارد. محققان بر این باورند که تنهایی، مانع از دریافت کامل پیامدهای مثبت تعاملات اجتماعی روزمره میشود. بهعبارت دیگر، این احساس میتواند کیفیت روابط را کاهش داده و فرد را در چرخهای از انزوا گرفتار کند.
بررسی ریشههای تنهایی مزمن
در سه مطالعه تجربی که توسط لمی و همکاران (۲۰۲۴) انجام شد، با استفاده از پرسشنامهها و ثبت روزانه وقایع و بررسی پاسخهای بیش از ۱۰۰۰ شرکتکننده، مشخص گردید که افراد تنها، اغلب دارای دوستان و همراهانی مهربان و دلسوز هستند؛ اما از دیدن جنبههای مثبت این روابط ناتوانند.
این پژوهشها نشان داد که افراد بسیار تنها، در مقایسه با افراد غیرتنها، محبت و توجه کمتری را از تعاملات خود دریافت میکنند، حتی زمانی که گزارشهای ناظران و اطرافیان خلاف این را نشان میدهد. بهعبارت دیگر، تنهایی مانع از دیدن مهر و محبت دیگران میشود.
بدتر از همه اینکه، این دیدگاه منفی، که افراد تنها را از دریافت کامل محبت دوستان و عزیزان باز میدارد، میتواند در نهایت، کیفیت روابط آنها را پایین بیاورد. عدم درک محبت دیگران، حتی زمانی که این محبت وجود دارد، منجر به کاهش کیفیت روابط، تعهد، همدلی و حمایت میشود.
شایان ذکر است که این یافتهها، حتی با کنترل متغیرهایی مانند دلبستگی و عزت نفس، نیز ثابت شدهاند. بهعبارت دیگر، این خود تنهایی است که واقعیت را تحریف میکند و باعث میشود افراد روابط خود را بهصورت منفی تجربه کنند، بهگونهای که سلامت روابط آنها را به خطر میاندازد (مانند کاهش ارائه حمایت).
آیا تعاملات اجتماعی، تنهایی را کاهش میدهد؟
فرض کنید احساس سنگینی تنهایی میکنید و سپس با دوستی صحبت میکنید یا با شریک عاطفی خود وقت میگذرانید. شاید فکر کنید این لحظات میتواند سایه تنهایی را از بین ببرد. اما تحقیقات جدید نشان میدهند که تنهایی میتواند نحوه تفکر افراد را تغییر دهد بهطوریکه حتی محبتهایی که میتوانند تنهایی را کاهش دهند، قابل درک نباشند.
ناتوانی در درک محبت و گرمی دیگران، نه تنها فرصتهای ارتباط را از بین میبرد، بلکه منجر به کاهش کیفیت روابط و تداوم تنهایی میشود.
رها شدن از بند تنهایی
از دیدگاه تکاملی، این دیدگاه منفی در تنهایی، ممکن است عملکردی حفاظتی داشته باشد: اگر من شما را از خودم دور نگه دارم (و حتی محبت یا تحسین شما را درک نکنم)، در امان خواهم ماند (کاسیوپو و همکاران، ۲۰۱۴). این منطق، در شرایط اجتماعی تهدیدآمیز، منطقی به نظر میرسد. اما زمانی که افراد مهربان و دلسوز سعی در کمک دارند و شما نمیتوانید حمایت آنها را ببینید، تنهایی با قیمتی گزاف ادامه مییابد.
این تحقیقات نشان میدهند که دیدگاه منفی مرتبط با تنهایی، میتواند یکی از دلایل مزمن شدن آن باشد. با این حال، با آشکار کردن چگونگی تحریف ادراک ما توسط تنهایی، این تحقیقات راهی برای شکستن چرخه تنهایی نیز ارائه میدهند: به چالش کشیدن این الگوهای فکری ناسازگار. از این منظر، درمان شناختی-رفتاری میتواند یک مداخله موثر باشد: افراد میتوانند یاد بگیرند که افکار منفی خود را زیر سوال ببرند و آنچه را که فکر میکنند با نشانگرهای دیگر واقعیت بسنجند.