ما، زادهی ستارگانیم؛ این حقیقت شگفتانگیز، سفر حیرتانگیزی از کهنترین اتمها تا پیچیدگی حیات را بازگو میکند. ۱۳.۸ میلیارد سال، زمانی است که کیهان برای خلق عناصر و ساختارهای پیچیده، مادهای را که ما را تشکیل میدهد، به تدریج به وجود آورده است. کیهانی که موجوداتی آفرید که قادر به درک این سیر تکامل عظیم هستند.
در سال ۱۹۷۳، کارل ساگان با جملهی “ما از ستارگان ساختهشدهایم” این راز کهن را برای بشر آشکار ساخت. یعنی مواد تشکیلدهندهی بدن ما، فرآوردهی ستارگان منهدمشدهی گذشته است. ما به معنای واقعی کلمه، غبار ستارگان باستانی هستیم.
اما این حقیقت همیشه برای انسان روشن نبوده است. پیش از ساگان نیز، دانشمندان و فیلسوفان به این موضوع پرداخته بودند. بحث پیرامون ماهیت مشترک عناصر تشکیلدهندهی بدن ما و ستارگان، قرنها ادامه داشته است. این داستان ماست: سفر از آغاز کیهانی تا شکلگیری ما، به عنوان موجوداتی آگاه.
تغییر بنیادین در نگرش به جهان
در اوایل قرن شانزدهم، پاراسلسوس، شیمیدان برجستهی سوئیسی، با قاطعیت ادعا کرد که بدن انسان از اجرام آسمانی ریشه نمیگیرد. او بر این باور بود که ستارگان هیچ تأثیری بر ما ندارند و مواد تشکیلدهندهی آنها هیچ خاصیت یا ماهیت خاصی به ما منتقل نمیکند. پاراسلسوس حتی ادعا میکرد که حتی اگر ستارهای وجود نداشت، انسانها به دنیا میآمدند و بدون هیچ تفاوت قابل توجهی زندگی میکردند.
البته او به ضرورت نور و گرمای خورشید برای زندگی اشاره کرد. اما ستارگان دوردست، نه جزئی از ما بودند و نه ما جزئی از آنها. پاراسلسوس در این دیدگاه تنها نبود. نگرش حاکم، که به ارسطو برمیگشت، زمین و آسمان را دو قلمرو مجزا میدانست که از قوانین و مواد متفاوت تبعیت میکردند.
زمین و آسمان، دو حوزهی مجزای وجود محسوب میشدند. اما پس از مرگ پاراسلسوس در سال ۱۵۴۱، انقلابی علمی آغاز شد که این دو حوزه را به هم پیوند داد. گالیله، تلسکوپ او و روش علمی مدرن، این پیوند را به ثابت رساندند. فرانسیس بیکن در سال ۱۶۱۲ جمعبندی کرد که تفکیک فرضی میان زمین و آسمان افسانهای بیش نیست.
بیکن تأکید کرد که نیروهایی که اشیاء زمینی را شکل میدهند، همان نیروهایی هستند که اجرام آسمانی را به حرکت درمیآورند. این تغییر بنیادین، زلزلهای در جهانبینی انسان بود. در قرن هفدهم، اندیشمندانی مانند رنه دکارت اعلام کردند که مادهی آسمانها و زمین یکسان است.
پیشبینیهای نادرست فلاسفه بزرگ
با وجود ساخت تلسکوپهای بزرگتر در قرنهای بعد، هنوز راهی قطعی برای تأیید این موضوع وجود نداشت. ممکن بود آسمانها از عناصری کاملاً متفاوت با عناصر زمینی تشکیل شده باشند. در اوایل قرن نوزدهم، ستارگان هنوز به اندازهای دور و ناشناخته بودند که هگل، فیلسوف آلمانی، آنها را به لکههایی بر آسمان شب تشبیه کرد.
آگوست کنت، دانشمند برجستهی فرانسوی، در سال ۱۸۳۵ اعلام کرد که انسان هرگز نخواهد توانست ترکیب عناصر ستارگان را شناسایی کند. او با اطمینان گفت که حتی نسلهای آینده نیز نخواهند توانست به دانش دربارهی ویژگیهای فیزیکی اجرام فراتر از منظومهی شمسی دست یابند. برای کنت، این موضوع هیچ معنای منفی نداشت. او گفت که اگر دانش دربارهی آسمانها ممنوع باشد، برای ما عواقبی نخواهد داشت.
کنت، مخترع واژههایی مانند “جامعهشناسی” و “ایثار”، در این مورد اشتباه کرد. این یکی از بدترین پیشبینیهای تاریخ علم بود.
در سال ۱۸۵۹، تنها دو سال پس از مرگ کنت، طیفسنجی توسط گوستاو کیرشوف و رابرت بونسن بنیان گذاری شد. این روش با تجزیه و تحلیل نور ساطع شده از اجسام، ترکیب شیمیایی آنها را مشخص میکرد. کارهای مارگارت و ویلیام هاگینز در رصدخانهی خصوصی خود در لندن نشان داد که پاراسلسوس و کنت اشتباه میکردند. در دهههای بعد، دانشمندان اعلام کردند که تمام کیهان قابل مشاهده، از یک ماده ساخته شده است.
آیا انسان جاودان است؟
۹۱ سال پیش از ساگان، ژول جانسن، طیفشناس فرانسوی، اعلام کرد که ستارگان از همان مواد ما ساخته شدهاند. آلبرت واتسون، شاعر و پزشک کانادایی، در سال ۱۹۱۸ گفت که طیفسنج کیفیتهای عالیتر وجود ما را آشکار میکند. او توضیح داد که ما از مواد کیهانی ساخته شدهایم و باید شایستهی این مواد باشیم. «خاک به خاک»، اما هر زندگی ذرهای از خاکستر ستارگان است.
در سال ۱۹۲۳، هارلو شاپلی، ستارهشناس هاروارد، گفت که انسان، حیوان، سنگ و ستاره همه جزئی از یک خانوادهی کیهانی هستند. او نتیجهگیری کرد: «چه جاودانگیای بالاتر از این که از مواد جاودان ساخته شویم؟»
شاپلی شش سال بعد همین موضوع را در مصاحبهای با نیویورک تایمز تکرار کرد. جالب است که شاپلی از کلمات «جاودان» و «جاودانگی» استفاده کرد، در حالیکه هنوز مشخص نبود که آیا خود کیهان ابدیت دارد یا نه.
با گذشت زمان، شواهد نشان داد که کیهان آغازی داشته است و در نتیجه، ماده و زندگی نیز آغازی داشتهاند.
مرگ ستارگان و تولد انسان
در دههی ۱۹۴۰، جورج گاموف، دانشمند روسی، نظریههایی دربارهی تشکیل عناصر سبک در آغاز کیهان ارائه داد. اما بدن ما از عناصر سنگینتر مانند کربن، نیتروژن، و اکسیژن تشکیل شده است. فرد هویل، ستارهشناس انگلیسی، نشان داد که این عناصر در ستارگان در حال مرگ پدید میآیند و در انفجارهای ابرنواختری به فضا پراکنده میشوند.
این کشف، شجرهنامهی تکاملی تمام ماده را آشکار کرد. هویل نشان داد که ما مستقیماً با برخی از قدرتمندترین رویدادهای کیهانی مرتبط هستیم.
ما فرزندان ستارگانیم
ما خواهر و برادر ستارگان نیستیم، بلکه فرزندان آنها هستیم. این ارتباط ژنتیکی ما با کیهان است: میراث مشترک کیهانی.
یک یافتهی علمی با چاشنی شکسپیر
جورج گری، روزنامهنگار، با الهام از یافتههای هویل، نوشت: «ما از همان مادهی ستارگان ساخته شدهایم». این عبارت به یک اصطلاح رایج در علم عمومی تبدیل شد. قبل از ساگان، هویمار فون دیتفورت، نویسندهی آلمانی، در کتابش با عنوان «فرزندان کیهان»، از همین عبارت استفاده کرد.
دیتفورت گفت که کیهان از کهکشانها و خورشیدهایش برای به وجود آوردن اشیاء روزمره استفاده کرده است. اگر برخی رویدادهای کیهانی رخ نمیدادند، هیچچیز در دنیای ما وجود نداشت. به همین دلیل، هر کدام از ما حدود ۱۳.۸ میلیارد سال سن داریم. ما تنها نتیجهی اتفاقات گذشته هستیم. اگر این اتفاقات رخ نمیدادند، ما در اینجا نبودیم.
یکی از قدیمیترین باورها این بود که عناصر جهان همیشه وجود داشتهاند و تغییر نمیکنند. اما امروزه میدانیم که این باور اشتباه بوده است.