## فاجعهای در نظام آباد: نوهای به خاطر کینه از مادربزرگش او را به قتل رساند
خبرگزاری مسیر آنلاین: یک زن در خیابان نظام آباد تهران، با جسد مادرش مواجه شد. او به ماموران پلیس گفت که هر چند روز یکبار به مادرش سر میزد، اما این بار مادرش در را به روی او باز نکرد. او با استفاده از کلید یدک وارد خانه شد و با جسد مادرش روبرو شد که به طرز هولناکی با روسری خفه شده بود. کنار جسد نیز یک مجسمه گچی پیدا شد که نشان میداد قاتل با آن به سر مقتول ضربه زده است.
زن جوان به ماموران گفت که مادرش با هیچکس مشکلی نداشت و نمیدانست چه کسی او را به قتل رسانده است. ماموران پلیس به خانه قدیمی پیرزن رفتند و جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد. در بررسیهای اولیه، مشخص شد دستگاه اکسیژن ساز پیرزن، گوشی موبایلش و مقداری طلا از خانه او سرقت شده است و این زن قربانی جنایت یک آشنا شده است.
تحقیقات پلیس نشان داد که آخرین بار، نوه ۳۱ ساله پیرزن به نام شهرام به خانه او رفته بود. او تحت تعقیب قرار گرفت و در نهایت بازداشت شد. شهرام در بازجوییها به قتل مادربزرگش اعتراف کرد.
او در اعترافات خود گفت که پدرش معتاد بود و چند سال پیش فوت کرد. مادربزرگش، مادر او را در مرگ پدرش مقصر میدانست و همیشه پشت سر او بدگویی میکرد. حتی بعد از مرگ مادر او، مادربزرگش دست از بدگویی برداشت. به همین خاطر چند سالی بود که او با مادربزرگش قطع رابطه کرده بود و به دیدنش نمیرفت.
شهرام توضیح داد که آخرین بار صبح زود به دیدن مادربزرگش رفته بود. او با مادربزرگش صحبت کرد و پیرزن هم از اینکه عمههایش به او سر نمیزنند، گلایه داشت. در حین صحبت، مادربزرگش دوباره شروع به بدگویی پشت سر مادرش کرد. شهرام که آن روز مخدر مصرف کرده بود و حال طبیعی نداشت، یاد حرفهای قدیمی مادربزرگش افتاد و در یک لحظه کنترل اعصابش را از دست داد و او را خفه کرد.
او بعد از قتل بلافاصله پشیمان شد، اما نمیدانست چه کار کند. برای اینکه پلیس را گمراه کند و همه فکر کنند مادربزرگش قربانی سرقت شده، دستگاه اکسیژن ساز و گوشی موبایل او را برداشت و از خانه خارج شد. او حتی نمیدانست آنها را چطور در خیابان رها کرده است.
شهرام گفت که همسر و یک دختر دارد و به خاطر کینه قدیمی که از مادربزرگش داشت، دست به این کار زدم. او حالا از کار خود پشیمان است.
شهرام به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پرونده او با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. او توانست رضایت عمو و عمههایش را جلب کند و از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد.
در جلسه دادگاه، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی برای وی درخواست مجازات را مطرح کرد.
وقتی شهرام روبه روی قضات ایستاد، اشک پشیمانی ریخت و گفت: “من از قتل مادربزرگم پشیمانم و نمیخواهم درباره این ماجرا حرفی بزنم. من به خانه مادربزرگم رفته بودم تا به او سر بزنم، اما یکباره عصبانی شدم. من باید همان موقع خانه را ترک میکردم، اما اشتباه کردم، در خانه ماندم و دست به چنین اشتباهی زدم. من پشیمان هستم.”
سپس وکیل او به دفاع پرداخت و گفت: “اگرچه کارشناسان پزشکی قانونی سلامت روان شهرام را تایید کرده اند، اما در گزارش پلیس و دادسرا آمده او در بازجوییهای اولیه حال روحی مناسبی نداشته است. او در جلسه دادگاه نیز ابراز پشیمانی کرده و امیدواریم شامل عفو و زودتر آزاد شود.”
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.