آخرین ویرایش در دی ۶, ۱۴۰۴ توسط سردبیر مسیر آنلاین
برداشتهای نادرست از سلامت جنگل
باور عمومی بر این است که جنگل بدون شاخههای خشک و افتاده سالمتر است، اما از نگاه اکولوژی جنگل چنین تصوری درست نیست. وجود شاخههای خشک و چوبهای افتاده بخشی از چرخه طبیعی اکوسیستم محسوب میشود و حذف آنها به بهانه سالمسازی میتواند نتیجهای معکوس داشته باشد. این بقایا با تجزیه تدریجی، مواد غذایی خاک را تأمین کرده و بستر فعالیت قارچها، باکتریها و ریزجانداران را فراهم میکنند.
نقش بقایای چوبی در پویایی اکوسیستم
چوبهای افتاده در کف جنگل نهتنها تهدیدی برای طبیعت نیستند، بلکه به باززایی طبیعی درختان و افزایش حاصلخیزی خاک کمک میکنند. بسیاری از عناصر معدنی مانند فسفر تنها از طریق فرآیندهای زیستی و تجزیه طبیعی به شکل قابل جذب برای گیاهان تبدیل میشوند. بنابراین حذف گسترده این مواد میتواند عملکرد اکوسیستم را تضعیف کند.

آستانه ترمیم اکوسیستم و فشار انسانی
کارشناسان تأکید دارند که فشار انسانی نباید از آستانه ترمیمی اکوسیستم فراتر رود. تا زمانی که این حد رعایت شود، طبیعت توان بازسازی دارد؛ اما عبور از آن، اکوسیستم را وارد مسیر تخریب میکند و دخالتهای مکانیکی برای ترمیم ضرورت پیدا میکند.
ظاهر جنگل همیشه نشانه سلامت نیست
ممکن است جنگلی از نظر ظاهری مرتب و چشمنواز باشد، اما به دلیل تغییر ترکیب گونهای یا فشار انسانی، از نظر اکولوژیک سالم نباشد. بقایای طبیعی مانند برگهای خزانشده و شاخههای خشک بخشی از سلامت جنگل هستند و حذف آنها میتواند چرخه طبیعی را مختل کند.
مدیریت آتشسوزی جنگل نیازمند نگاه سیستمی
آتشسوزی جنگلها صرفاً ناشی از وجود چوبهای افتاده نیست. عوامل متعددی مانند لایههای ضخیم برگهای خشک، آتشهای زیرسطحی و شرایط اقلیمی در گسترش حریق نقش دارند. بنابراین تصور اینکه جمعآوری چوبهای افتاده میتواند ریسک آتشسوزی را بهطور کامل از بین ببرد، نگاهی سادهانگارانه است.
چالشهای مدیریتی و خطر بهرهبرداری نادرست
- ورود ماشینآلات و ایجاد راههای جدید برای جمعآوری چوبهای افتاده میتواند خود به عاملی تخریبی تبدیل شود.
- مقاومت گونههای درختی در برابر آتش متفاوت است؛ برخی توانایی جوانهزنی مجدد دارند، اما گونههایی مانند نخل در صورت قطع شدن از بین میروند.
تهدید ورود گونههای سوزنیبرگ
یکی از خطرات بالقوه در مدیریت جنگلها، ورود گونههای سوزنیبرگ به عرصههای پهنبرگ هیرکانی و زاگرس است. این گونهها بهسرعت مشتعل میشوند و آتش از سطح به تاج درختان منتقل میشود که مخربترین نوع آتشسوزی جنگلی است.
آموزش و آگاهی؛ کلید مدیریت پایدار جنگل
نبود آموزش مؤثر یکی از ریشههای اصلی تخریب محیط زیست است. تا زمانی که بهرهبرداران رابطه علت و معلولی میان رفتار انسان و پیامدهای اکولوژیک را درک نکنند، مدیریت منابع طبیعی به مداخلات مقطعی و پرهزینه محدود خواهد شد. ایجاد حس تعلق به طبیعت و آموزش صحیح میتواند مسیر مدیریت پایدار جنگلها را هموار کند.
جمعبندی
خطر بیمارپروری در مدیریت جنگلها زمانی رخ میدهد که انسان با برداشتهای نادرست، چرخه طبیعی اکوسیستم را مختل کند. بقایای چوبی و شاخههای خشک بخشی از سلامت جنگل هستند و حذف آنها به بهانه سالمسازی میتواند به تخریب اکوسیستم منجر شود. نگاه سیستمی، آموزش مؤثر و پایش مستمر، کلید حفظ پایداری جنگلها در برابر تهدیدهای انسانی و طبیعی است.

مریم صباحی ، سردبیر مسیر آنلاین با تجربه و تخصص در خبرنگاری